( در هیچ کجا نوشته نشده که کتاب ها باید روی درختان مرده چاپ شوند این مطلب برای کسانی است که کتاب فیزیکی دوست دارند )
کتاب رویای مردی مسخره
قیمت : 20,800 تومان
تعداد بازدید: 111 نفر
محصولات مرتبط
توضیحات
در کتاب رویای مردی مسخره نوشته فئودور داستایوفسکی با مردی آشنا میشویم که میخواهد خود را بکشد. در همین حال او خواب عجیبی میبیند. در این خواب او مرده است و با موجودی به سیارهای دیگر میرود. به محض اینکه پا به این سیاره میگذارد، متوجه میشود که مردم آنجا در فراغت کامل هستند. فئودور داستایوفسکی نمونهای از یک کتاب کامل را در رویای یک مرد مضحک ارائه میدهد. اگر این کتاب را تا آخرین صفحه بخوانید، متوجه منظور داستایوفسکی از نوشتن آن خواهید شد.
فیودور میخایلوویچ داستایفسکی
داستایفسکی نویسنده مشهور و تأثیرگذار روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار او روانکاوی و بررسی جنبههای روانی شخصیتهای داستان است. بسیاری او را بزرگترین نویسنده روانشناسی جهان میدانند. سوررئالیستها، مانیفست خود را بر اساس نوشتههای داستایوفسکی ارائه کردهاند.
بیشتر داستانهای او مانند شخصیت خودش، داستانهای افراد سرکش، بیمار و روانپریش است. در ابتدا برای امرار معاش به مترجمی مشغول شد و آثاری چون یوگنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس از فردریش شیلر را ترجمه کرد. داستانهای مجموعه رویای مرد مضحک متعلق به دورههای مختلف فعالیت ادبی داستایوفسکی است. در کتاب رویای مرد مضحک با قضاوت نهایی فئودور داستایفسکی درباره انسان روبرو هستیم. او در مورد مرد بامزه نوشت:
هر سال آگاهی من از این مسخره بودن از هر نظر بیشتر و بیشتر میشد. همیشه مورد تمسخر دیگران قرار میگرفتم. اما هیچ کس در دنیا نمیتوانست حدس بزند و بداند که من خودم بهتر میدانم چقدر مسخره هستم. من آدم مسخرهای بودم و این واقعیت بیش از هر چیز مرا آزار میداد. اما من مقصر بودم چون همیشه آنقدر مغرور بودم که هیچ وقت اجازه ندادم کسی از این موضوع باخبر شود. غروری که سالها در من جمع شده بود. فکر میکنم اگر به کسی از مسخره بودنم اطلاع میدادم همان شب به مغزم شلیک میکردم. اعتراف به این موضوع برای دوستانم بزرگترین درد دوران جوانی من بود. وقتی مرد شدم، به دلایلی هر سال بهتر یاد گرفتم که چگونه این حقیقت وحشتناک را پنهان کنم. به دلایلی دوباره تکرار میکنم، زیرا تا امروز هنوز نتوانستهام تعریف روشنی از آن داشته باشم. شاید دلیل اصلی آن غم ناامید کنندهای باشد که قطعا عظمتی بزرگتر از من دارد. این باور که هیچ چیز مهم نیست در روح من رخنه کرده است، مدتها پیش به این باور مشکوک بودم، اما ناگهان دوباره به من برگشت..
فئودور میخایلوویچ داستایوفسکی به انگلیسی رماننویس، داستاننویس، مقالهنویس، روزنامهنگار و فیلسوف روسی بود. داستایفسکی یک اثر ادبی منحصر به فرد خلق کرده است که روانشناسی فضای متلاطم سیاسی، اجتماعی و معنوی روسیه قرن نوزدهم را بررسی میکند. او نوشتن را در بیست سالگی آغاز کرد و اولین رمان داستایوفسکی با نام مردم فقیر اولین بار در سال 1846 منتشر شد، زمانی که داستایوفسکی تنها 25 سال داشت. از آثار مهم او میتوان به جنایت و مکافات، ابله و برادران کارامازوف اشاره کرد. آثار او شامل 11 رمان بلند، 3 رمان، 17 داستان کوتاه و بسیاری آثار دیگر است.
در بخشی از کتاب رویای مردی مسخره میخوانیم:
حالا مردم فکر میکنند من دیوانه هستم، اما من خوب میدانم که من یک آدم مسخره بیش نیستم. و این یک نوع پیشرفت است که به نظر من دیگر مسخره نیست. ولی دیگه برام مهم نیست همه آنها حتی وقتی به من میخندند دوست داشتنی و عزیز هستند. در واقع چیز خاصی در آن لحظات وجود دارد که به نظر من آنها را عزیز و دوست داشتنی میکند. و من با آنها می خندم اما نه به خودم زیرا آنها را دوست دارم، بنابراین آنها فکر نمیکنند که من ناراحت هستم.
چیزی که من را ناراحت میکند این است که آنها “حقیقت” را نمیدانند. چقدر سخت است که در میان جمعیت تنها کسی باشی که “حقیقت” را می داند. اما آنها هرگز این را نخواهند فهمید. نه، نمیفهمند.
من قبلاً رنج می بردم زیرا دیگران فکر میکردند من مسخره هستم. باید بگویم مسخره به نظر نمیرسیدم، واقعا بودم. بله، من همیشه مسخره بودم! از روز اول میدانستم، یعنی از هفت سالگی فهمیدم. هر چه بیشتر کتابهای علوم را بررسی میکردم، بیشتر به این نتیجه میرسیدم که در معنای غایی علم، برای اثبات و توضیح این است که من آدم مسخرهای هستم. زندگی هم این را بیشتر به من ثابت کرد.
فهرست مطالب کتاب رویای مردی مسخره
رؤیای مردی مسخره
شومترین حادثه (استیپن)
بزدل
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.