کتاب مرگ یک راهبه با رایحه ی توت فرنگی

در کتاب مرگ یک راهبه با رایحه ی توت فرنگی متوجه می‌شویم چیزی که زندگی را بی معنا می­کند، مردن نیست، بلکه تفسیر مردن است. مرگ را می­توان به گونه­‌ای تعریف کرد که زندگی را به یک معنا تهدید کند و شیطانی باشد. و همچنین می­توان آن را به گونه­‌ای تفسیر کرد که مشکل معناداری برای زندگی ایجاد نکند. این تصورات خود انسان است که ازمرگ پدیده­ای ترسناک می­سازد و موجب اضطراب در زندگی خواهد بود؛ به عبارتی اینکه شما چگونه با آن مواجه می­شوید، خود به گونه‌­ای آزاردهنده است.

اگنس استون دختری غیرعادی است که از دوران کودکی متاثر از مادربزرگ مرموز خود زندگی کرده است. که سرنوشت او به طرز عجیبی با راهبه­ای از گذشته به نام ماریان مرتبط است. همه نسبت به او احساس نفرت و ترس پنهانی دارند، اما همیشه یک نفر مثل سایه در کنارش است و گویی از او مراقبت می­کند تا اینکه پس از گرفتاری­‌هایی که مردم شهر بر سر او می­آورند، تصمیم می­گیرد به صومعه‌ای کوچک پناه می‌برد، اما غافل از اینکه آینده‌ی آن، که به خوشبختی‌های زیادی منجر می‌شود و سرنوشتی او را مجبور می‌کند تا جان آدم‌هایی را بگیرد، نیز افرادی که جنبه‌ی تاریک و طبیعت وحشی‌شان بر شخصیت‌شان سایه افکنده است و او تا آخرین لحظه با سیاهی که بر روح او و دیگران سایه افکنده است، می‌جنگد.

سیده هدیه شاهمیری، نویسنده کتاب

او برای نوشتن کتاب مرگ راهبه ای با بوی توت فرنگی به مفهومی عمیق از مرگ، زندگی و جنبه پنهان و تاریک افرادی پرداخت که برای رسیدن به لذت های زودگذر دست به هر کاری می­زنند.

مرگ یک راهبه با رایحه ی توت فرنگی نوشته هدیه شاهمیری در 396 صفحه و با قیمت 115 هزار تومان توسط نشر روزگار منتشر شده است. شاهمیری که این کتاب را به سبک گوتیک و رازآلود نوشته است گفت: داستان با اتفاقات هولناکی مخاطب را با دنیایی بی­کران مواجه می­کند. در کتاب به زندگی اسرارآمیز دختری پرداختم که در صومعه زندگی می‌کند و سرنوشت او با مرگ دردناک راهبه‌ای به نام ماریان پیوند خورده است و این اتفاق باعث می‌شود که خواب‌های او به گونه‌ای دیگر تعبیر شود.

گریزی بر کتاب مرگ یک راهبه با رایحه ی توت فرنگی

او در این کتاب به مفهومی عمیق از مرگ، زندگی و جنبه پنهان و تاریک افرادی پرداخت که برای رسیدن به لذت­های زودگذر دست به هر کاری می­زنند، پرداخته است. وی افزود: این یک فکر بود. تصمیم گرفتم در این باره داستانی بنویسم تا بتوانم احساساتم را با کلمات بیان کنم. دلیل دیگر نگارش کتاب، تغییر دیدگاه دیگران نسبت به مرگ و فرشته مرگ بود؛ دوست دارم دیگران دید خوبی به فرشته مرگ داشته باشند و بدانند که اگر برایشان زیبا نیست به این دلیل است که با اشتباه کردن او را به چنین فردی تبدیل کرده اند. سعی کردم حتی الامکان از توصیف های زیاد پرهیز کنم و اصل مطلب را در قالب نمادها و اتفاقات نفس­گیر بنویسم.

شاهمیری که تحقیقات زیادی برای نگارش کتاب «مرگ راهبه با بوی توت فرنگی» انجام داده است تا بتواند در بستر دورانی که در آن زندگی نکرده داستانی بنویسد، ادامه داد: من سعی کردم شرحی از زندگی راهبه­‌ها و اولیای الهی در کتاب ارائه کنم که مناسب زمان آن دوران باشد و نوشتن داستانی که به واقعیت­های گذشته در فضایی فانتزی بپردازد. چون معتقدم تاریخ گذشته تکرار خواهد شد. او این روزها در حال نوشتن داستانی درام از زندگی مردی است که مجبور به جلادی می­شود، اما با وجود ناملایمات زندگی و کارش، نگاهی زیبا و شیرین به زندگی دارد. شاهمیری دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خانواده است. کتاب «پشت درخت سیب» نوشته این نویسنده در سال ۹۹ منتشر شده است که موضوعی دراماتیک و واقعی دارد و به مشکلات یک زن مجرد و قضاوت­های نابجای جامعه نسبت به او می­پردازد.

قسمت­‌هایی از کتاب مرگ یک راهبه با رایحه ی توت فرنگی

اگر مجبور شوید جان افرادی که دوستشان دارید را بگیرید چه؟

صدای چرخ­های کار و باد از آن لحظه مرا به دنیای دیگری برد.

با خودم فکر کردم، می‌دانی، دیوید، من و تو می‌توانیم خیلی خوشحال باشیم، تو می‌توانی شعبده‌باز خوبی باشی و بچه‌ها را سرگرم کنی.

من می­توانستم خواننده اپرا باشم و شما مرا تشویق کنید!

اما تو شیطان بودی و من فرشته مرگ شکسته­دل!

تقصیر خودمان است، می‌خواستیم داستان زندگی‌مان یک تراژدی باشد، نه داستان زیبای یک فریب!