فراز و نشیب‌های رابطه داستایفسکی و همسرش؛ داستان عشقی که از دل رنج پند می‌گوید

داستایفسکی و همسرش

در تاریخ ادبیات جهان کمتر رابطه‌ای به اندازه پیوند داستایفسکی و همسرش آنا اسنی‌تکینا الهام‌بخش، پیچیده و در عین حال سرشار از رنج و رستگاری بوده‌است، رابطه‌ای که نه با جذابیت‌های رمانتیک رایج آغاز شد، نه با ثبات مالی و نه حتی با سلامت روحی و جسمی کافی. اما آنچه این پیوند را ماندگار کرد، نوعی همدلی عمیق، صبوری کم‌نظیر و ایمان به ارزش انسان بود.‌این دو نه‌تنها زندگی مشترکی استثنائی ساختند بلکه همکاری‌شان ستون‌های اصلی آفرینش برخی از بزرگ‌ترین آثار ادبی قرن نوزدهم را شکل داد. روایت زندگی داستایفستکی و همسرش از دل تلاطم می‌آید؛ مردی گرفتار بدهی، بیماری و وسواس قمار از آن طرف زنی جوان که هوشمند و آرام است و بی‌آنکه بداند قرار است نقش مهم‌ترین همراه زندگی او را ایفا کند. در ادامه به زندگی این دو شخص و کتاب‌های موجود برای رابطه این دو شخص خواهیم پرداخت.

آغاز رابطه؛ از پشت میز دیکته‌نویسی تا نخستین جرقه‌های عشق

سال ۱۸۶۶ برای داستایفسکی سالی بسیار سرنوشت‌ساز و یکی از بحرانی‌ترین سال‌های عمرش بود. او زیر فشار بدهی‌های سنگین بود، ناشر بی‌رحمانه او را تهدید می‌کرد که اگر رمان تازه‌اش را به موقع تحویل ندهد، حقوق آثار قبلی‌اش را برای همیشه از دست می‌دهد. از این رو داستایفسکی که بسیار وقت کمی داشت تصمیم گرفت به سراغ دیکته‌نویسی حرفه‌ای برود تا سرعت کار را بالا ببرد و همین تصمیم باعث شد با زنی آشنا شود که قرار بود بی آنکه بداند زندگی‌اش را دگرگون کند. آنا اسنی‌تکینا دخترکی ۲۰ ساله بود که به تازگی دوره استنوگرافی را گذرانده بود. اولین روز کاری‌شان صداقت داستایفسکی، آنا را جذب کرد، صداقت عریان و اشتیاق به نوشتن، و روحی عمیقا حساس. همکاری آن‌ها برای نوشتن رمان قمارباز آغاز مرحله‌ای شد که بعدها در یادداشت‌های آنا بارها درباره‌اش نوشته شد، داستایفسکی برایم ناشناخته و در عین حال بسیار نزدیک بود.

خواستگاری عجیب و ناگهانی، ساده اما صادقانه

یکی از معروف‌ترین صحنه‌های رابطه این دو خواستگاری داستایفسکی از همسرش بود. او که  آینده را نامعلوم و تاریک می‌دید، تصمیم گرفت همه‌چیز را ساده و‌مستقیم بگوید، آنا اگر من به شما بگویم دوستتان دارم چه؟ این جمله ساده اما پرحرارت نقطه آغاز رابطه‌شان بود. داستایفسکی مردی عجول و کم حوصله بود اما در مقابل آنا خجالتی می‌شد. آنا پس از حرف داستایفسکی صداقت آن را پذیرفت و یک ماه بعد ازدواج کردند، بدون تجمل، بدون پول و بدون ثبات اما با عشق.

چهار کتاب معروف داستایفسکی

در ادامه به اثری که داستایفسکی و همسرش در کنار یک‌دیگر منتشر کردند می‌پردازیم. برای خواندن این کتاب‌ها از سایت افکار مثبت به صورت آنلاین بخوانید.

ابله

این رمان از نظر احساسی یکی از صمیمی‌ترین آثار داستایفسکی است. شخصیت اصلی، پرنش میشکین، مردی معصوم و پاکدل است که جامعه روسیه قرن نوزدهم نمی‌تواند او را تحمل کند. این اثر در سال‌هایی نوشته شد که آنا بیشترین نقش حمایتی را در زندگی او داشت‌ و بسیاری معتقدند آرامش نسبی نویسنده در کنار آنا در لطافت این اثر نقش داشته‌است.

قمارباز

این کتاب نه فقط رمان ادبی، بلکه اعترافی شخصی است. داستایفسکی در اوج بدهی، این رمان را با دیکته‌کردن برای آنا نوشت. تمام اضطراب‌ها و سقوط‌های روانی قماربازان در این داستان، از تجربه‌های مستقیم خود او آمده‌است. رابطه زیبای او و همسرش از همین کتاب آغاز شد بنابراین برای شناخت آغاز زندگی مشترک‌شان این رمان اهمیت تاریخی و عاطفی دارد. ترجمه‌ی این کتاب از فاطمه‌شاهین در همین سایت موجود است.

شیاطین

یکی از سیاسی‌ترین و عمیق‌ترین آثار داستایفسکی این رمان بحران‌های فکری و اجتماعی روسیه در آن دوره می‌پردازد و به وضوح پیچیدگی‌های روانی، خشونت‌های ایدئولوژیک و افراط‌گرایی را نقد می‌کند. در دوران نوشتن این کتاب آنا به عنوان مدیرمالی و پشتیبان اصلی او عمل کرد و بسیاری از مورخان ادبی معتقدند اگر ثباتی که آنا ایجاد کرد نبود، این رمان هرگز کامل نمی‌شد.

برادران کارامازوف

شاهکار بزرگ داستایفسکی و واپسین اثر او. این کتاب بحث‌های فلسفی عظیمی درباره اخلاق، ایمان و شک دارد. بسیاری معتقدند حضور آرام‌بخش و پشتیبانی آنا در سال‌های اخیر چنین کتاب‌های بی‌نظیری را خلق کرده. این رمان نه تنها فقط داستان نیست بلکه جمع‌بندی تمام دغدغه‌های فکری داستایفسکی است.

داستایفسکی و همسرش

تحول بزرگ آنا مدیر می‌شود و داستایفسکی دوباره می‌نویسد

پس از ازدواج داستایفسکی و همسرش آنا فهمید تنها راه نجات زندگی مشترک‌شان نظم دادن به امور مالی است. او حساب‌ها را ثبت می‌کرد بدهی‌ها را مدیریت می‌کرد و حتی فروش نسخه‌های رمان‌ها را خودش برعهده گرفت. پس از بازگشت به روسیه، آنا به داستایفسکی کمک کرد تا انتشارات خانوادگی راه بیندازد. تصمیمی که باعث شد آن‌ها از چنگال ناشران سخت‌گیر رها شوند و بلاخره استقلال مالی به دست آورند. در همین دوران بود که شاهکارهایی مثل ابله، جنایت و‌مکافات که این کتاب پیش از ازدواج داستایفسکی و همسرش نیمه‌کاره بود، برادران کارمازوف و همیشه شوهر نوشته شدند. بسیاری از محققان معتقدند که بدون مدیریت و ثبات‌سازی آنا این آثار هرگز خلق نمی‌شد.

چرا رابطه داستایفسکی و آنا الهام‌بخش بود؟

  • ترکیب عشق و همکاری، آن‌ها تنها زوج نبودند بلکه شریک خلافیت هم نیز بودند.
  • فداکاری واقعی، آنا در سخت‌ترین لحظات داستایفسکی همچون قمار، بیماری و فقر با او بود.
  • تبدیل رنج به ادبیات، بخش بزرگی اژ آثار داستایفسکی محصول فشارها و حمایت‌های دوران زندگی مشترکشان بود.
  • رشد متقابل، داستایفسکی آرامش یافت و آنا اعتماد به نفس و استقلال.

رابطه‌ی آن‌ها نمونه‌ای از اینکه چگونه عشق می‌تواند از دل مشکلات شدید بارور شود و حتی آینده ادبیات جهان را عوض کند.

عشقی که با مرگ نیز خاموش نشد

داستایفسکی در سال ۱۸۸۱ در گذشت. آنا تنها ۳۵ سال داشت و هیچ‌گاه ازدواج نکرد او باقی عمرش را صرف نگهداری و انتشار آثار همسرش کرد. او یادداشت‌ها، نامه‌ها و نسخه‌های اولیه آثار و حتی اثاثیه خانه را حفظ کرد. بسیاری از اطلاعاتی که امروز درباره خصوصی‌ترین لحظات زندگی داستایفسکی است از خاطرات آنا که آن‌ها را منتشر کرده است موجود است. این عشق پس از مرگ نیز ادامه داشت اگر عشق را وفاداری در برابر سختی تعریف کنیم، آنا یکی از شکوهمندترین نمونه‌های آن در تاریخ ادبیات است

سخن پایانی

عشق میان داستایفسکی و همسرش فقط یک داستان ساده و معمولی نبود، زیرا آنان زوج معمولی نبودنند، آن‌ها یک روح در دو جسم بودند که همین موضوع باعث ازدواج آن‌ها و حتی در نهایت باعث این شد که آنا بعد از مرگ داستایفسکی ازدواج نکند. برخی معتقدند که عشق آن‌ها آنقدر پاک و روشن بود که باعث شد کتاب‌های داستایفسکی به بهترین کتاب‌های ادبی تبدیل شود.

دیدگاهتان را بنویسید