در راستای بررسی قوانین بینالمللی و بررسی نقش سازمان ملل و کشورها در زمینه صلح جهانی در سایت افکار مثبت به بررسی کتابهای مربوط به این موضوع پرداخته ایم، که یکی از این عناوین، کتاب جایگاه صلح جهانی در عرصه بینالملل میباشد. نقش محوري سازمان ملل متحد و سازمانهاي تابعه آن در تدوين و توسعه حقوق بينالملل در نيم قرن اخير بر كسي پوشيده نيست. بهرغم انتقادات مطرح، موفقيت اين نهاد بينالمللي با تنظيم معاهدات چند جانبه قانونساز كه يكي از دهها وظيفه آن به شمار ميرود، تواسته صلح جهاني را تضمين كند و بنيان آن را تقويت نمايد. در اين پژوهش به بررسي موانع و راهكارهاي دستيابي به صلح جهاني با پيشنهاداتي براي ايجاد بستر مناسب و گسترش امنيت در زمينههاي مختلف اقتصادي و توسعه همبستگي اجتماعي با وجود دموكراسي چه در نظام داخلي و چه در ابعاد بينالملل، پرداخته شده است. گرچه از نظر تاریخ و مورخان این آرزو، آرزویی محال و دست نیافتنی میباشد، آرزویی که در همه اعصار و جوامع محقق نشده است، اما در منظر دینی و وعدههای ادیان، دستیابی به چنین دنیایی ممکن و دست یافتنی است، اگر در دورههای کوتاهی که حکومت در دست پیامبران و یا در دستان انبیا باشد. حکیمان و جانشینان آنها، این آرزوی بشریت محقق شده است.
هر واقعهای که یک بار تجربه شده باشد، به حکم عقل، تکرار آن یک یا چند بار نیز ممکن میباشد؛ بنابراین از نظر پیروان ادیان، صلح و عدالت و امنیت واقعی برای بشر در هر دوره تاریخی ممکن شمرده شده است، یعنی بشر با رعایت قوانین اخلاقی و اصول، سایه و آسایش را خواهد دید. از خرد و تدبیر، اما تحقق این وعده مشروط به شناسایی عناصر و عوامل تشکیل دهنده آن و سپس پیبردن به این عناصر مثبت است که پیامبران و مصلحان اخلاق دینی همواره کوشیدهاند آن را به مردم بیاموزند و مدرسهای برای آموزش آن بگشایند. و تاریخ نشان داده است که همه پیامبران، کم و بیش و در مقیاسهای مختلف، به این هدف الهی دست یافتهاند.
درباره کتاب جایگاه صلح جهانی در عرصه بینالملل
کتاب جایگاه صلح جهانی در عرصه بینالملل، اثری از میلاد موآه یان است که توسط انتشارات قانون یار منتشر شده است. نظام حقوقی جهانی متغیر ثابت موضوع است، زیرا تقریباً یک قرن است که دگرگون شده و ضرورت آن برای جامعه جهانی آشکار است. این سیستم متاثر از جنبه های داخلی و فراملی است. مفهوم شخصیت حقوقی بین المللی و توجه به حقوق بشر، کشور و فرد را به عنوان محور اصلی قرار میدهد. میتوان ادعا کرد که صلح جهانی زمانی برقرار میشود و ادامه مییابد که این دو عنصر محوری مورد توجه ویژه قرار گیرند و حقوق آنها به خوبی رعایت شود. تعاریف مختلفی از صلح وجود دارد، با این حال اجماع روشنی برای حدود آن وجود ندارد، پس بهتر است از دو بعد عینی و مشخص و از منظر خرد و کلان به آن پرداخت.
خلاصهای از کتاب جایگاه صلح جهانی در عرصه بینالملل
آنچه امروز در اتحادیه اروپا میبینیم نتیجه بسیاری از معاهدات در زمینههای مختلف انرژی، بودجه، کشاورزی، بهداشت، توسعه آموزش، تجارت، روابط خارجی، حقوق بشر، مالیات، کمکهای بشردوستانه، امور دریایی و شیلات است. بسیاری از مسائل دیگر مربوط به کشورهای عضو است. در واقع، بررسی جهانی شدن به عنوان بین المللی شدن، بر روندهای معاصری تأکید دارد که مسائل تاریخی اخیر را دوباره به تصویر میکشد. به خصوص با تحلیل موضوع متوجه میشویم که سطح تجارت فرامرزی، سرمایهگذاری مستقیم و مهاجرت دائمی مردم نسبت به صد سال گذشته نسبتاً بالاتر بوده است. به عبارتی میتوان گفت، که جهانی شدن یا به عبارت دیگر و نیز در کتاب درباره کتاب جایگاه صلح جهانی در عرصه بینالملل، بیشتر نوعی نظام مدرن کشوری و اقتصاد جهانی است که در طول زمان رخ میدهد. بنابراین پژوهشگران اجتماعی میتوانند به راحتی با استفاده از کارهای انجام شده توسط نسلهای قبلی تحقیقات خود را تکمیل کنند. با تمام مطالبی که گفتیم این سوال پیش میآید که چرا با وجود کلمه بینالمللی و معنای وسیع آن از واژه جهانی شدن استفاده میشود؟ باید گفت که بر کسی پوشیده نیست که مفهوم جهانی شدن علیرغم تجربه سالهای اخیر شامل مداخلات و وابستگیهای بینالمللی بیشتری میشود و این تفکر هر روز بیشتر و بیشتر میشود. از نظر سیاسی اگر جهانی شدن را عین بینالمللی شدن بدانیم، محل بحث و مشکل همین موضوع است.
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.