محمود پاینده لنگرودی در 12 آبان سال 1310 در لنگرود متولد شد. وی پس از گذراندن تحصیلات در این شهر به جرگهی فعالان سیاسی پیوست و به تهران آمد. او از آن پس فعالیتهای ادبی و فرهنگی خود را بهطور گسترده پیگرفت و علاوهبر شاعری سالیان بسیاری را صرف تحقیق و پژوهش در زمینهی فرهنگ گیل و دیلم نمود. آثار او در این زمینه عبارتاند از: مثلها و اصطلاحات گیل و دیلم (1352)، آئینها و باورداشتهای گیل و دیلم (1355) که هر دو از سوی بنیاد فرهنگ ایران به چاپ رسید. اثر دیگر پاینده لنگرودی فرهنگ گیل و دیلم (1366) است که توسط انتشارات امیر کبیر منتشر شد. علاوه بر آنها، کتابها، مقالات و پژوهشهای بسیاری از او باقی ماند که از سوی انتشارات مختلف به چاپ رسیدند. وی در سن 67 سالگی و در سال 1377 چهره در نقاب خاک کشید.
محمود پاینده لنگرودی، فردی که عاشق و شیفتهی فرهنگ ولایت خود بود؛ بهترین سالهای زندگیاش را با همصحبتی و همنشینی مردم مهربان سرزمین سبز گیلان، صرف جمعآوری آئینها و باورهای مردمان دیارش کرده و آن پژوهشها را سرمایهی عمر خود داشته و میگوید: «من به فرخندگی زندگی و روان مهربان مردم پرحکایت ولایت خود عشق میورزم و به شایستگیِ این ویژگی خاص است که همهی فرصتهای دوست داشتنی خود را، بیدریغ نثار چگونگی زندگی آنان ساختم و به گردآوری «آئینها و باورداشتها»یشان پرداختم.»
کتاب «آئینها و باورداشتهای گیل و دیلم» کتابی ماندگار است که از رنجها و شادمانیهای مردمانی استوار و سختبنیان حکایت دارد که دلشان به وسعت دریای سرزمینشان و به ستیزی قلههای سربلندشان و به سرسبزی جلگههای پربرکتشان است. آزاد مردانی که در مسیر پرتلاطم روزگار، بر عشق و ایمان به سرزمین خود افزوند و با دلاوریها و رشادتها بر عهد و پیمان با وطن خود پایدار ماندند.
در این مختصر که گزیدهای از اثر جاودان «آئینها و باورداشتهای گیل و دیلم» به قلم محمود پاینده لنگرودی است، از بخش آئینها منتخب شده است و خوانندهی مشتاق را به اصل اثر ارجاع میدهد.
اما از آنجایی که شرق گیلان منطقهای وسیع با آئینهای متنوع میباشد، ممکن است آئینی در منطقهای رواج داشته باشد که نواحی دیگر از آن بیاطلاع باشند، لذا آئینهایی انتخاب شدهاند که از گستردگی بیشتری برخوردار بودند.
اصطلاحات گیلگی علاوه بر آوانگاری با علامت برابری (=) به فارسی و بالعکس برگردانده شده است. در صرف افعال نیز استفاده از افعال به زمان گذشته (ماضی بعید) به دلیل فراموشی قسمت اعظمی از این رسومات و جایگزین شدن آداب شهری است و شاید بتوان همنوا با خالق اثر امیدوارانه گفت: «باشد که آیندگان را از این طریق گذری به دیار پدران باشد و بخوانند و بدانند که نیاکان آرزومند ما با برگزاری کدام آئین دلانگیز، دستافشانی و پایکوبی میکردند و با کدامین باورداشت خندهآور و دردانگیز، شب تاریک و تیرهکام زندگی را به صبح روشن میآوردند.»
بهرحال امیدوارم این سطور مفید فایدهی دوستداران و علاقمندان به فرهنگ عامه قرارگیرد. در پایان برخود لازم میدانم از زحمات و حمایتهای همسر عزیزم کمال تشکر و قدردانی را داشته باشم و این دفتر را پیشکش به ایشان و پیشکش به همهی مردان و زنان راستین سرزمین سرسبزم که دلشان مملو از عشق به دیارشان است، میدارم.
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.