کیمیاگر رمانی کلاسیک است که در آن پسربچه ای به نام سانتیاگو پس از دیدن یک رویای مکرر درباره آن سفری را برای جستجوی گنج در اهرام مصر آغاز میکند و در راه با مربیان ملاقات میکند، عاشق میشود و مهمتر از همه، یاد می گیرد که به اینکه کیست و چگونه باید خود را بهبود بخشد، اهمیت دهد و بر آنچه واقعاً در زندگی ارزشمند است، تمرکز کند. در ادامه به بررسی نکات کتاب کیمیاگر میپردازیم تا متوجه شویم مطالعه این کتاب چه درسهایی را به ما میآموزد.
دنبال کردن افسانه شخصی خود از نکات کتاب کیمیاگر
داستان با یک چوپان جوان اسپانیایی شروع میشود که یک رویا تکراری می بیند. هر بار که او زیر یک درخت چنار بیرون از یک ساختمان قدیمی کلیسا میخوابد، این اتفاق میافتد. پسر در خواب از کودکی میشنود که باید برای جستجوی گنج به اهرام مصر برود و پس از ملاقات با یک زن کولی برای فهمیدن این خواب، پسر تعجب میکند که او می گوید باید به مصر برود.
برای عجیب تر شدن موضوع، پیرمردی همین را به پسر می گوید. اما این بار مرد از کلمه “افسانه شخصی” برای توضیح آنچه که مرد جوان باید انجام دهد، استفاده می کند. پس از مدتی تامل، پسر تصمیم می گیرد از افسانه شخصی خود پیروی کند و به سمت اهرام برود. او گوسفندان خود را می فروشد و سفر خود را با رفتن به طنجه آغاز میکند و در هر مرحلهای مانعی بر سر او قرار میگیرد بر آن غلبه می کند تا موفقیت و تحقق را بیابد. شما یک افسانه شخصی دارید که مثل شما منحصر به فرد است و ممکن است از قبل اطلاع داشته باشید که چیست و تنها باید به شجاعت دنبال کردن آن نیاز دارید. خواه شغل، خانواده، سلامتی یا آرزوهای دیگری باشد، باید بر هر چیزی که شما را عقب نگه میدارد غلبه کنید تا بتوانید بزرگترین رویاهای خود را دنبال کنید. به محض شروع، تمام جهان برای تحقق آن توطئه خواهند کرد اما این بدان معنا نیست که شما بدون مشکل خواهید بود.
نترسیدن از موانع برای پیشرفت از نکات کتاب کیمیاگر
پسر به مکانی میرسد که دارای فرهنگ و زبانی است که او نمی تواند با آن ارتباط بگیرد و صحبت کند و این باعث می شود کسی تمام پول او را بدزدد. بدتر از آن، او می ترسد که تصمیم اشتباهی گرفته باشد و تقریباً به اسپانیا برمی گردد. اما مرد جوان با یادآوری آنچه پیرمرد به او آموخت، به شگونهای اطراف خود توجه کند. او دوباره به افسانه شخصی خود متعهد می شود و شروع به کار برای یک تاجر کریستال محلی می کند. تاجر حضور پسر را به فال نیک میگیرد و به نصیحت او گوش میدهد که مرد باید در تجارت بیشتر ریسک کند. این نتیجه می دهد و این دو در نهایت ثروتمند می شوند.
تاجر میداند که افسانه شخصی او چیست و میداند که حضور پسر نشانهای است که باید دنبال آن برود. اما او خیلی از دنبال کردن آن می ترسد و همان جایی که هست می ماند. در مقابل، مرد جوان از پول خود استفاده میکند تا شجاعانه به سفر خود به مصر ادامه دهد. شما همچنین باید رویاهای خود را داشته باشید، حتی زمانی که از مسیر ناشناخته پیش رو می ترسید. این بخش از نکات کتاب کیمیاگر نشان میدهد، ترس بزرگترین چیزی است که شما را به زندگی ای که میخواهید میگذراند و تنها با شکست دادن آن میتوانید زندگی را به بهترین شکل انجام دهید.
نترسیدن از شکست
در ادامه سفر مرد جوان، او با مردی انگلیسی آشنا میشود که از کیمیاگری به او می گوید که می تواند سرب را به طلا تبدیل کند. پسر با آنچه که از کیمیاگر میآموزد، زمانی که قبیلهای از سربازان عرب آنها را اسیر میکنند و تهدید به کشتن میکنند، خود را به باد تبدیل میکند. کیمیاگر به آموزش پسر ادامه می دهد، اما در نهایت باید راه خود را قبل از رسیدن مرد جوان به مصر از هم جدا کنند.
هنگامی که او به مصر می رسد، شروع به حفاری برای گنج خود می کند تا بلافاصله مورد ضرب و شتم و سرقت مجدد قرار گیرد. یکی از مردان از رویای خود به او می گوید که در زیر درختی در کلیسای متروکه ای در اسپانیا گنج پیدا می کند. پسر این فال را می و به اسپانیا برمی گردد تا آن را دقیقاً در همان نقطه ای که اولین رویایش را دیده بود پیدا کند و از آن برای ادامه تحقق افسانه شخصی خود استفاده کند. درست مانند این مرد جوان، شما در سفر خواهید افتاد. اما اگر متعهد شوید که هر بار بلند شوید و به راه خود ادامه دهید، کائنات یک بار دیگر توطئه می کند تا شما را به همان جایی که باید باشید برساند.
سخن پایانی در نکات کتاب کیمیاگر
کیمیاگر یک کتاب کلاسیک است که داستانی عمیق، تامل برانگیز و عالی دارد. این کتاب برخی از بهترین اصولی را که برای داشتن یک زندگی شادتر و موفق تر نیاز میشود را به اشتراک میگذارد. از این رو سعی کردیم به نکات قابل توجه در این داستان پر رمز رو راز بپردازیم تا به زبانی ساده تر پیامهای نهفته در آن را متوجه شویم.