آیا شما از آن دسته افرادی هستید که به خواندن داستان علاقه دارید؟ خیلی عجیب است که طبق آمار ۴۲ درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی پس از اتمام تحصیل اصلا کتاب نمیخوانند. طبق آمارهای مشابه، مردم به دلایل مختلف داستان میخوانند. عدهای علاقهمند به مشاهده وقایع شخصی دیگری هستند، وعدهای علاقهمند به مشاهده ایدهها و اتفاقات جدید در داستان هستند و گروه سوم معتقدند که داستان به آنها فرصت می دهد تا زندگی را در نقش شخص دیگری تجربه کنند. کتاب یک اسب در کوله پشتی من گریه میکند یک داستان کوتاه برای همین منظور است و توسط سمیه کاظمی حسنوند نوشته شده است. برای تهیه این کتاب میتوانید از صفحه اصلی وبسایت افکار مثبت اقدام فرمایید.
سمیه کاظمی حسنوند نویسنده کتاب
سمیه کاظمی حسنوند، نویسنده کتاب یک اسب در کوله پشتی من گریه میکند، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت و برنامه ریزی آموزشی است و به دلیل علاقه به ادبیات داستانی رشته تحصیلی خود را رها کرده و بیشتر به داستان نویسی میپردازد. البته ورود به دنیای ادبیات را با شعر آغاز کرد. وی با مجلات اختصاصی شده ادبیات همشهری جوان و دیگر مجلات همکاری داشته و در این مجلات داستانهایی نیز منتشر کرده است. وی با روزنامههایی چون ایران، فرهیختگان، بهار و … همکاری داشته است.
خلاصهای از کتاب یک اسب در کوله پشتی من گریه میکند
الکی میگه من یک اسبم! این حرفها به مشت حرف چرنده پرت و پلاست! من یک اسبم شیهه میکشم، یورتمه میرم، علف و یونجه میخورم، اصلا اون خانمه رو هم نمی شناسم، همون که اومده اینجا و میگفت اسمش، مرجانه، مژگانه چه میدونم حالا هرچی میگفت! من زنتم! یعنی زن من گریه میکرد! از چشماش اشک هم میومد! من اصلا ندیدمش! هیچوقت هم ندیدمش! مگه میشه؟ نمیشه من همیشه یک اسب بودم و نمی دونم اصلا آدمیت یعنی چی از دنیای آدمها هیچ خبر ندارم! حالا این مژگان یا مرجان هرکس که هست، اومده میگه تو شوهر من هستی و من زنتم! رهایم کنید! من یک اسبم مگه امکان داره؟ من اصلا زن ندارم! این را گفت و به طرف محوطه دوید و رفت! شیهه میکشید و یورتمه می رفت.
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.