پـشـتـیـبانی تلفنی

09373494918

( در هیچ کجا نوشته نشده که کتاب ها باید روی درختان مرده چاپ شوند این مطلب برای کسانی است که کتاب فیزیکی دوست دارند )

توضیحات

مهم‌­ترین انتقادی که می­‌توان به کتاب ناتور دشت کرد، نگاه نویسنده به جامعه آمریکا پس از جنگ جهانی دوم است. همان­‌طور که گفته شد، ژانر سن بلوغ در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن شکوفا شد. درست است که هیچ اثری از جنگ در رمان سلینجر دیده نمی‌­شود، اما کنش‌­های شخصیت‌­ها به ویژه هولدن به وضوح حاصل سرخوردگی، تنهایی و رها شدن انسان پس از جنگ جهانی دوم است. هولدن نوجوان نمی­شود چون دوران کودکی پر التهابی داشت. نویسنده با زیرکی طرح دوران کودکی هولدن را مرور می­کند، اما کیست که نداند هولدن در کودکی تحت تاثیر وقایع جنگ قرار گرفته و اکنون در نوجوانی دچار بحران­‌ها و تنش‌­های شدید روحی و روانی شده است؟ رمان سلینجر تفسیرپذیری بالایی دارد که در اینجا فقط نگاهی گذرا به خوانش اجتماعی و سیاسی آن داشت. درست است که ناتور دشت گاهی در مدارس و دانشگاه­‌های آمریکا تدریس شده است، اما به دلیل مضامین صریح جنسی و تراژدی در کتاب، برای افرادی مناسب است که در سنین نوجوانی هستند و یا آن را پشت سر گذاشته‌­اند. برای تهیه این کتاب از طریق لینک اقدام فرمایید.

جروم دیوید سلینجر نویسنده کتاب ناتور دشت

جروم دیوید سالینجر در اول ژانویه 1919 در منهتن نیویورک به دنیا آمد و در 27 ژانویه 2010 در سن 91 سالگی در شهر کوچک کورنیش در نیوهمپشایر بر اثر کهولت سن درگذشت. پدرش یهودی و مادرش مسیحی بود. سلینجر در سال 1938 وارد دانشگاه شد، اما کالج را رها کرد.

او کتاب ناتور دشت را به صورت سریالی در روزنامه نیویورکر آمریکا منتشر کرد و سپس در سال 1951 در آمریکا و انگلیس منتشر کرد. کتاب ناتور دشت یکی از کتاب‌­های درسی اکثر مدارس و دانشگاه‌­های آمریکاست. اما در دهه 1990 این رمان در برخی از نقاط آمریکا کتابی نامناسب و غیراخلاقی تلقی شد و در فهرست کتاب­‌های ممنوعه دهه 1990 منتشر شده توسط انجمن کتابخانه‌­های آمریکا قرار گرفت.

از دیگر آثار برجسته او علاوه بر کتاب ناتور دشت می­توان به فارانی و زویی، روز خوبی برای مزماهی، تیرهای سقف را بلند کن: نجاران اشاره کرد. سالینجر در آخرین سال­‌های زندگی خود انزوا را انتخاب کرد و از جامعه کناره گرفت که این باعث نقل قول­‌ها و شایعات مختلفی در مورد زندگی شخصی او شد.

بخش‌­هایی از متن کتاب

  • یادآوری برخی چیزها بسیار دشوار است. حالا دارم به زمانی فکر می کنم که استرادلیتر از جین برگشت. نمی­دانم داشتم چه کار می­کردم که صدای قدم هایش را شنیدم که از سالن پایین می­آمد. فکر می‌کنم هنوز داشتم بیرون را نگاه می‌کردم، اما قسم می‌خورم که یادم نمی‌آید چون خیلی عصبی بودم. حتی وقتی مضطرب هستم، نمی­توانم کاری انجام دهم. وقتی مضطرب هستم باید به دستشویی بروم اما این کار را هم نمی­کنم چون نمی­خواهم با رفتن به دستشویی جلوی اضطرابم را بگیرم. اگر با Straddleliter آشنا بودید، به اندازه من مضطرب بودید. من دو بار با این عوضی قرار گذاشتم، هر بار دو دختر، و می­دانم چه چیزی از دهانم بیرون می­آید. او واقعاً بسیار بی ادب و فاحشه بود. به هر حال کف راهرو پارکت بود و صدای پاهایش که به سمت اتاق می­آمد راحت می­شد شنید. حتی یادم نیست وقتی او وارد اتاق شد کجا نشسته بودم. نمی­دانم کنار پنجره بودم یا روی صندلی. حقیقت را می­گویم. حاضرم قسم بخورم که چیزی یادم نیست. به محض ورود به اتاق از هوای سرد بیرون شروع به غر زدن کرد. سپس پرسید: پس بقیه کجا می­روند؟ چرا اینجا مثل قبرستان است؟
  • اگر بیایید بشنوید که من در چه شهری به دنیا آمدم و دوران کودکی من چقدر بد بود و مامان و بابام قبل از تولد من چه می­کردند و من از این بازی­های دیوید کاپرفیلد…اصلا چه می­دانم … اهمیتی ندارد! من شما را اذیت نمی­کنم، راستش شما اهمیتی نمی­دهید. اغراق نمی­کنم، این‌ها هم خمیازه می­کشند و اگر مامان و بابام بشنوند که من چیزی از زندگی آن­ها درز کرده­ام، به خدا هموروئیدشان می­ترکد. انقدر حساس هستند کهن نباید سخنی بگویی و حرفی بشنوی. نمی­گویم مهربان نیستند چون شکی ندارم، اما خیلی حساس هستند. قرار نیست با این پیرمردها بنشینم و داستانم را برایتان تعریف کنم. من فقط در مورد فاجعه­ای می­گویم که در حوالی کریسمس سال گذشته برای من اتفاق افتاد و جانم را گرفت و باعث شد کارم اینجا پایین بیاید. من به برادرم دی بی هم این چیزها را گفته­ام. او در هالیوود کار می­کند.
حمل و نقل
نظرات (0)
0 بررسی
0
0
0
0
0

نقد و بررسی‌ها

پاک‌کردن فیلترها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب ناتور دشت”
استعلام محصول

استعلام محصول

برای دیدن محصولاتی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
Search