نویسنده کتاب گتسبی بزرگ، اسکات فیتز جرالد میباشد. این کتاب از شاخصترین آثار ادبی آمریکا بوده و همچنین از برترین داستانهای قرن بیستم است که در اوج ظرافت و هنر، پیامهای خود را در قالب هوس، هرزگی، تباهی و همینطور بیقیدی که تماما در ثروت نهفته را به مخاطب ارائه میکند. بهتر است بدانید که رضا رضایی این اثر فاخر از ادبیات کلاسیک آمریکا به فارسی بازگردانده است. ماجراهای این کتاب نیز در نیویورک و لانگ آیلند و در تابستان سال 1922 اتفاق میافتد. داستان، دورانی را توصیف مینماید که فیتز جرالد خود آن را دروان موسیقی جاز مینامید. در این مقاله قصد داریم به کتاب گتسبی بزرگ بپردازیم، لطفا تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
درباره گتسبی بزرگ
گتسبی مرد خود ساختهای بود که در زمان خودش به علت مهمانیهای پر زرق و برقش شهرتی بههم زده بود؛ علیرغم این که غرق نور و زیبایی تنگهی زیبای لانگ آیلند بود، خودش به تنهایی دلبستهی دیزی بیوکنن بود. فیتس جرالد در کلامی متموج و درخشان مشخص میکند که گتسبی آنقدر رویای خود را دنبال مینماید کع تا به آن پایان غمانگیز میرسد. در واقع این داستان مانند هر رمان دیگری داستان زندگیست، همان زندگی مرسوم و جاری انسانی که درسهای انسانی عمیقی آموزش میدهد.
مطالعه کتاب گتسبی بزرگ مناسب چه افرادی میباشد؟
در کتاب گتسبی بزرگ داستان زندگی مرسو و جاری انسانی نیز روایت میشود؛ اما توجه داشته باشید که این متاب درسهای انسانی عیمقی به همراه خود دارد که به زمان و مکانی ارتباط ندارد و هر شخصی در هر شرایطی میتواند از آن عبرت بگیرد. بنابراین امید میرود کل مخاطبین افکار مثبت، کتاب گتسبی بزرگ را بخوانند و از خواندن این کتاب لذت ببرتد.
فرانسیس اسکات کی فیلتز جرالد؛ نویسنده کتاب گتسبی بزرگ
این نویسنده در سپتامبر 1896 در منطقه سینتپال مینهسوتا در خانوادهای کاتولیک و ایرلندی از طبقه متوسط نیز به دنیا آمد. وی هنگامی 13 سال داشت اولین رمان کارآگاهی خود را در روزنامه مدرسه چاپ کرد. فیتز جرالد در سال 1913 میلادی به دانشگاه پرینستون رفت. همچنین او به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ سده بیستم میلادی شناخته میشود. البته معروفترین و شناخته شدهترین اثر او این کتاب میباشد که برای بار اول در سال 1925 منتشر شد. همچنین او در سال 1937 بعد از بستن قراردادی با کمپانی رسانهای (امجیام) به لسآنجلس مهاجرت میکند. زمانی که فیتز جرالد داستان کوتاه دمای هوا را در سال 1938 نوشت در مجله اسکوایر فیلمنامه و داستان کوتاه مینوشت و روی رمان تمام نشدهاش به اسم عشق آخرین تایکون کار میکند. این نویسنده در دسامبر 1940 وقتی که فقط 44 سال شن داشت، درگذشت.
بخشی از کتاب گتسبی بزرگ
یک شب پاییزی_ پنج سال پیش_ زمانی که برگهای پاییزی داشتند میریختند، آنها در خیابان قدم میزند و بعد به جایی رسیدند که هی درختی وجود نداشت و پیادهرو از نور ماه سفید شده بود. آنها رو در روی هم ایستادند. در حقیقت شب سردی بو با هیجانی اسرارآمیز که تنها دو بار در سال هنگام تغییر آب و هوا رخ میدهد. نور چراغ خانهها در سکوت به تاریکی بیرون هجوم میآورد و همچنین در بین ستاگارن غوغایی بود. گتسبی از گوشهی چشم خود مشاهده میکرد که بلوکهای دیوار پیادهرو مانند نردبان هستند. از آنها بالا رفت و جایی مخفی را در بالای درختها دید، اگر تنها بود میتوانست بالاتر برود و اگر بالاتر میرفت، میتوانست بر بام جهان بماند و طعم شیرین پیروزی را بچشد. قلبش تند و تندتر میزود. صورت سفید دیزی در مقابل صورتش قرار گرفت. میدانست که اگر این دختر را ببوسد و خیالات نگفتنیاش را برای همیشه به عقد نفس فانی او درآورد، اندیشههایش دیگر هیچ وقت مانند فکر خدا مغشوش نخواهد بود. بنابراین منتظر ماند و برای مدتی به نوای دیاپازونی که به ستارهای دیگر نواخته میشد، گوش سپرد و بعد او را بوسید. زمانی که لبها خود را بر روی لبان دیزی گذاشت، لبهای اول برایش مانند گل شکفت و روح در جسم او به طور کامل دمیده شد.
سخن پایانی
برای دریافت کتاب گتسبی بزرگ میتوانید از طریق همین سایت اقدام کنید. از این رو از شما تشکر میکنیم که تا انتهای این مقاله همراه ما بودید.