راوی ناشناس کتاب یادداشت های زیرزمینی، مردی تلخ مزاج و انسان دوست است که در دهه 1860 در سن پترزبورگ روسیه به تنهایی زندگی میکند. او یک کهنه سرباز خدمات دولتی روسیه است که اخیراً توانسته است بازنشسته شود و زندگی آرامی را در پیش بگیرد، زیرا مقداری پول به او به ارث رسیده است. کتاب یادداشت های زیرزمینی در اصل «یادداشتهایی» است که این مرد مینویسد، مجموعهای مغشوش و اغلب متناقض از خاطرات یا اعترافاتی که بیگانگی او از جامعه مدرن را توصیف میکند.
کتاب یادداشت های زیرزمینی به دو بخش تقسیم میشود. اولی، کوتاهتر است و در دهه 1860، زمانی که مرد زیرزمینی چهل ساله است، میگذرد. این بخش به عنوان مقدمه ای برای شخصیت مرد زیرزمینی است و نظریه های او را در مورد موقعیت متضاد او نسبت به جامعه توضیح میدهد.
اولین کلماتی که از مرد زیرزمینی میشنویم به ما میگوید که او:«مردی بیمار است. . . مردی شرور . . . مردی غیرجذاب» که کینه توزی او را فلج و فاسد کرده است. او مردی است خوش مطالعه و بسیار باهوش است و معتقد است که این واقعیت دلیل بدبختی اوست. مرد زیرزمینی توضیح میدهد که در جامعه مدرن، همه مردان آگاه و تحصیل کرده باید به اندازه او بدبخت باشند. او از تمام فلسفه ناامید شده است. او از ایده عالی و رمانتیک زیبا و والا قدردانی میکند، اما از پوچی آن در زمینه وجود تنگ و دنیوی خود آگاه است.
مرد زیرزمینی نسبت به فایدهگرایی قرن نوزدهم تحقیر زیادی در نوشته خود بیان دارد، مکتبی فکری که سعی در استفاده از فرمولهای ریاضی و برهانهای منطقی برای همسو کردن خواستههای انسان با بهترین منافع او داشت. مرد زیرزمینی شکایت میکند که خواسته اصلی انسان اعمال اراده آزاد خود است، خواه به نفع او باشد یا نباشد. در مواجهه با فایدهگرایی، انسان کارهای زشت و غیرمولد را صرفاً انجام میدهد تا ثابت کند که اراده آزاد او غیرقابل پیشبینی و بنابراین کاملاً آزاد است. این ادعا تا حدی اصرار مرد زیرزمینی را توضیح میدهد که از دنداندرد یا دردهای کبدی خود لذت میبرد: مرد زیرزمینی به این همه رفتار بیهوده افتخار نمیکند. او نسبت به خود به عنوان یک انسان تحقیر زیادی در ذهن دارد. او میداند که اینرسی بر او غلبه کرده است و حتی نمیتواند آنقدر شرور شود که یک رذل باشد، یا آنقدر بیاهمیت شود که یک حشره باشد، یا آنقدر تنبل شود که یک تنبل واقعی باشد.
بخش دوم کتاب یادداشت های زیرزمینی
بخش دوم کتاب یادداشت های زیرزمینی، با عنوان «Apropos of the Wet Snow»، رویدادهای خاصی را در زندگی مرد زیرزمینی در دهه 1840، زمانی که او بیست و چهار ساله بود، توصیف میکند. به یک معنا، این بخش به عنوان تصویری عملی از ایدههای انتزاعیتری است که مرد زیرزمینی در بخش اول بیان میکند. این بخش دوم، پیشرفت راوی را از منظر جوانیاش، متاثر از رمانتیسم و آرمانهای «زیبا و رفیع» به دیدگاه بالغ او در سال 1860 نشان میدهد، که کاملاً بدبینانه در مورد زیبایی و ادب به طور کلی، بیان شده است.
“Apropos of the Wet Snow” تعاملات بین مرد زیرزمینی و افراد مختلفی که در دنیای او زندگی میکنند را توصیف میکند: سربازان، همکلاسیهای سابق و روسپیها. مرد زیرزمینی آنقدر با این افراد بیگانه شده است که از تعامل عادی با آنها کاملاً ناتوان است. او با آنها آمیزهای از انزجار و ترس رفتار میکند که منجر به خواری یا تحقیر او میشود؛ که به نوبه خود منجر به پشیمانی و نفرت از خود میشود.
فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی نویسنده کتاب
فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی نویسنده کتاب یادداشت های زیرزمینی، در 11 نوامبر 1821 متولد شد. او نویسنده مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار او روانکاوی و بررسی جنبههای روانی شخصیتهای داستان است. بسیاری او را بزرگترین نویسنده روانشناسی جهان میدانند. داستایوفسکی ابتدا برای زنده ماندن خود شروع به ترجمه کرد؛ آثاری چون «یوجین گرانده» بالزاک و «دون کارلوس» فریدریش شیلر. سپس شروع به نوشتن داستان و رمان کرد. بیشتر داستانهای داستایوفسکی، مانند شخصیت خودش، داستانهای افراد سرکش، بیمار و روانپریشی است. در بیشتر داستانهای او مثلث عشقی وجود دارد. یعنی زن بین عشق دو مرد باشد یا مرد بین عشق دو زن. بسیاری از مسائل روانشناختی (که امروزه تحت عنوان روانکاوی مطرح میشود) در این گرهها بیان میشود.
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.