کتاب موشها و آدمها رمان کوتاهی از جان استاینبک نویسنده آمریکایی است که بدون شک بر هر خوانندهای تاثیر عمیقی بر جای خواهد گذاشت. داستان این رمان درباره دو شخصی است که ویژگیهای بسیار متفاوتی دارند اما هر دو کارگر کوچندهاند. یکی از آنها زبر و زرنگ و حامی خصلت و دیگری زورمند اما سبک مغز هستند. در این بلاگ قصد داریم به بررسی و نقد کتاب موشها و آدمها بپردازیم؛ لطفا تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
بررسی و نقد کتاب موشها و آدمها
داستان این کتاب درباره دو مرد به نام جورج و لنی است. دو نفری که ویژگیهای بسیار متفاوتی با هم دارند اما هر دو کارگر هستند. جورج و لنی هر دو کارگرند ولی یکی زبر و زرنگ و حامی خصلت و دیگری بسیار زورمند اما سبک مغز و در نتیجه بسیار خطرناک است. این دو شخص برای پیدا کردن کار، از مزرعهای به مزرعه دیگر میروند و به امید اینکه روزی بتوانند زمین و مزرعه اختصاصی خودشان را داشته باشند، به زندگی خود ادامه میدهند.
این نویسنده مانند سایر آثار دیگرش، انسان بودن را تعریف میکند. در خصوص نقد کتاب موشها و انسانها باید اشاره کرد که بشر در واقع، بخش کوچکی از یک دنیای عظیم را شکل میدهد. اگر تمام کهکشان را در نظر بگیریم، مرگ و زندگی این همه انسان مختلف تنها تاثیر خیلی کوتاه و اندکی به جای میگذارد. اما این حال همه مردم میخواهند جایگاهی در طبیعت داشته باشند، زمینی داشته باشند، ریشه داشته باشند، جایی داشته باشند که بتوانند آن را خانه بنامند.
تمامی مردم دنیا چنین دغدغههایی دارند و میزان موفقیت آنها چندان مشخص نیست. در این کتاب، استاینبک در تلاش برای مطرح کردن تعریف خود درباره انسانیت، مضمونهای متنوعی مطرح میکند که ماهیت رویاها و ماهیت تنهایی دو مضمون مهم و اصلی این کتاب است. موشها و آدمها تا حدی درباره ماهیت رویاهای انسان، امیال و نیروهایی است که مانع تحقق خواستههای آنها میشوند. این انسانها با آرزوهای خود، به زندگیشان معنا میدهند. بدون آرزو و هدف، زندگی به جریانی حوصله سر بر و بیپایان از روزهایی تبدیل میشود که هیچ ارتباط و معنایی ندارند.
درباره نقد کتاب موشها و آدمها آرزوی جرج و لنی، داشتن مزرعهای کوچک برای خودشان است که یکی از بخشهای کلیدی رمان موشها و آدمها است که پنج تا شش بخش رمان را به خود اختصاص میدهد. داستان تعریف کردن روزها و زمانی که قرار است در آینده برای این مزرعه کوچک رخ دهد، به یکی از سرگرمی و تفریحهای این دو شخص تبدیل شده است. در این رمان جرج راوی داستان میباشد و لنی که در مواقع دیگر اصولا حتی مسائل ساده را هم فراموش میکند، آن قدر این داستانها را به خوبی به یاد میآورد که برخی اوقات صحبتهای جرج را درست و اصلاح میکند. از نظر و دیدگاه جرج، داشتن یک مکان و جای اختصاصی یعنی امنیت، استقلال و مهمتر از همه، اعتباری داشتن در نظر خود و دیگران است. اما لنی تنها چیزی که در این آرزو دوست دارد این است که میتواند حیوانات خانگی نرم و صاف خودش را داشته باشد.
از نظر او این آرزو یعنی تامین امنیت و مسئولیت محافظت از خرگوشها میباشد. کندی در این مزرعه اختصاصی به دنبال این است که مسئولیت کارها را خودش بر عهده بگیرد و برای مثال دیگر اجازه ندهد که سگ پیرش را فرد دیگری نگهداری کند. او همچنین امیدوار است که در این مکان تازه، دیگر کسی به خاطر کهولت سن او را بیرون نمیاندازد. جورج هم امیدوار است که در این مزرعه کوچک احترام داشته باشد، مورد پذیرش بقیه قرار بگیرد و امنیت داشته باشد. کرامت انسانی یکی از بخشهای مهم آرزوهای هر یک از این اشخاص جورج و لنی را تشکیل میدهد.
مطالعه کتاب موشها و آدمها برای چه افرادی پیشنهاد میشود؟
مطالعه کتاب موشها و آدمها به قلم جان استاینبک نویسنده آمریکایی، برای افرادی که علاقه زیادی به خواندن رمانهای آموزنده و داستانی دارند، پیشنهاد میشود.
سخن پایانی
در خصوص نقد کتاب موشها و آدمها زندگی دو شخص با نامهای جورج و لنی را به تصویر میکشد که هر دو نفر کارگر هستند و از نظر شخصیتی تفاوتهای زیادی با همدیگر دارند. آرزوی هر دو شخص، خرید مزرعه اختصاصی است. در این مقاله به بررسی و نقد کتاب آدمها و موشها اثری از جان استاینبک پرداخته شده؛ جهت دانلود و مطالعه این کتاب میتوانید از همین صفحه اقدام کنید.