پـشـتـیـبانی تلفنی

09373494918

معرفی کتاب 12 ستون موفقیت

12 ستون موفقیت

جیم ران و کریس وایدنر در کتاب 12 ستون موفقیت که یکی از محبوب‌ترین آثار انگیزشی و خودسازی در جهان است، تنها راه بهبود وضعیت زندگی هر فرد را ایجاد تغییر در نگرش‌ها و باورداشتن به توانایی‌های شخصی عنوان می‌کنند. آن‌ها با برشمردن دوازده راهکار عملی، چگونگی کسب شایستگی فردی و شناخت اصول موفقیت را آموزش می‌دهند.

درباره‌ 12 ستون موفقیت موفقیت

آیا تابه‌حال این گزاره را شنیده‌اید که می‌گوید شانس را باید خودمان به وجود بیاوریم؟ اگر به آن معتقدید، پس می‌دانید که هیچ موفقیتی بی‌دلیل به دست نمی‌آید. اما چگونه می‌توان شانس موفقیت را ایجاد کرد؟ جیم ران (Jim Rohn) و کریس وایدنر (Chris Widener) دو نفر از بزرگ‌ترین اندیشمندان سیاسی و شغلی، در کتاب مشترک‌شان به نام دوازده ستون موفقیت (Twelve Pillars)، با طبقه‌بندی این مراحل به ستون‌های دوازده‌گانه‌ یک بنای باشکوه، راهکارهای عملیِ رسیدن به خوشبختی را، کم کم قدم برداشتن می‌دانند. این دو نویسنده به همه‌ آن‌ها که از دست‌وپازدن در روزمرگی خسته شده‌اند، از جایگاه شغلی و اجتماعی خود راضی نیستند، و به هدف‌های بزرگ‌تر و زندگی توأم با خوشبختی فکر می‌کنند نقشه‌ راه موفقیت را نشان می‌دهند.

12 ستون موفقیت این کتاب عبارت‌اند از:

  • برخورد با شانس.
  • زندگی سالم داشته باشید.
  • ارتباطات و فوایدارتباطات با انسان‌ها.
  • به اهدافتان برسید.
  • قدر زمانی که داری را بدان.
  • آدم‌های خوب را دور بر خود جمع کن.
  • یادگیری دانش در زندگی از اهمیت بالایی برخوردتر است.
  • کل زندگی تحت تاثیر ارتباطات است.
  • بدون داشتن درآمد بالا هم می‌شود پیشرفت کرد.
  • برای شناخت و درک دیگران نیاز به برقراری ارتباط داریم.
  • یک رهبر بزرگ برای بهبود زندگی مردم کافیست.
  • آیندگانتان را از خود راضی کنید.
معرفی کتاب دوازده ستون موفقیت

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

تنها راه که اوضاع برای کسی تغییر کند این است که خودش را تغییر دهد

افتضاح !دستش را به داشبرد کوبید و گفت: «دیگر تحمل این ماشین را ندارم.» این خلاصه زندگی ناخوشایند مایکل جونز است. بعد از 15 سال نحوه ارتباط با همسرش را نمی‌داند و دو بچه دارد که به سختی خصوصیاتشان را می‌داند. یک شغل کسالت‌آور را هم به این‌ها اضافه کنید. شغلی که نه پیشرفتی دارد و نه درآمد کافی. در یک کلمه: افتضاح!زندگی‌اش چگونه گذشته است؟ بعد از اتمام کالج، او و همسرش اِیمی، رؤیاهای بسیاری در سر داشتند. زندگیشان خوب بود و هیچ چیز ناممکن به نظر نمی‌رسید. هر دو پتانسیل بسیاری داشتند و در فکر کار و تلاش بودند. اما اکنون به نقطه‌ای رسیده بودند که خیلی از رؤیاهایشان فاصله داشت. مایکل عاشق ایمی بود، اما آن‌طور که باید پیش نرفت.

سال‌هاست که از یکدیگر جدا افتاده‌اند و او نمی‌دانست چطور باید این مشکل را رفع کند. بچه‌ها بسیار دوست داشتنی بودند، اما مانند یک خانواده «عادی و نرمال» نمی‌توانست با آن‌ها در ارتباط باشد.و در مورد کارش نیز باید گفت، در شغل مورد علاقه‌اش کار نمی‌کرد. با تمام وجود برای کارش مایه می‌گذاشت اما درآمد سالیانه‌اش فقط به چهل هزار دلار می‌رسید. درحالی‌که او هیچ‌گاه بدنبال چنین شغلی نبود. اکنون هر چه که بود همین بود، گویی در این شغل گیر افتاده بود و به بن بست رسیده بود. شرایط کنونی، آن موقعیت و نشاطی که او و ایمی دنبالش بودند، نبود.

در 12 ستون موفقیت می‌خوانیم

  • سعی کنید در زندگی به دیگران کمک کنید هم روحی، هم روانی، هم فیزیکی، هم اقتصادی و هم ارتباطی و زندگی استثنایی داشته باشید.
  • ارتباط یعنی دو یا چند نفر که با هم کار می‌کنند تا زمینه‌ای متعارف از درک مشترک بیابند و آنگاه که به زمینه مشترک رسیدند، به اتفاق هم به نیروی عظیمی تبدیل می‌شوند.
  • یکی از راه‌های تأثیرگذاری روی دیگران آن است که آنها ما را به عنوان فردی بااستعداد و شرافتمند بپذیرند.
  • به هر جمعی ملحق نشوید وگرنه رشد نمی‌کنید، هرجا که با خواسته‌ها و انتظارات والایی همراه است بروید.

سخن پایانی

 کتاب 12 ستون موفقیت را بخوانید چون همه‌ی انسان‌ها در آرزوی موفقیت و رسیدن به مدارج عالی به سر می‌برند، اما درنهایت تعداد معدودی از آن‌ها به آرزوی خود می‌رسند! در واقع اکثر مردم به زندگی‌ای بی‌حاصل و پیش‌پا افتاده تن در می‌دهند، بی‌آنکه از قابلیت‌های نامحدود خود برای پیشرفت و رسیدن به خوشبختی استفاده کنند. حال، این سؤال پیش می‌آید که دلیل موفقیت آن عده‌ی معدود چیست؟ به‌طور قطع، جواب این نیست که «بخت و اقبال با آن‌ها یار است!» باور کنید در این دنیا هیچ چیز با ارزشی، راحت و از روی شانس به‌دست نمی‌آید!

دیدگاهتان را بنویسید

برای دیدن محصولاتی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
Search